-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 فروردین 1395 17:24
میشه یک روزی بشینم و بگم اخی همه چی چه خوب تموم شد ؟:) دیشب تنها عید دیدنی امسالمون رو رفتیم ، چه قدر شیرینی های خوشمزه پخته بود صاحبخونه ، باید بپزم ، ولی چون بعدش همه غر غر می کنند می خوریم چاق میشیم ، بی خیال میشم :) جواب امتحان چرا نمیاد؟!؟ دوست پسر قرار شد برام کادو کفش بخره!! حالا سر مدلش به تفاهم نمیرسیم ، من...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 فروردین 1395 20:09
یک ذره بی انصافی کردم گفتم هیچ کاری نکردیم ، سه روزش صبح پا شدیم سگ رو بردیم پارک از هواش و شلوغیش لذت بردیم ، کلی صحبت می کنی ، خوش می گذره ، سرحال میشیم . یک روز غروب رفتیم پیش یک دوستی که با سرطان دست و پنجه نرم می کنه ، خدا بهش سلامتی بده ، روحیه اش فوق العالدست ، در حالی که دکترا خیلی نظرشون جالب نیست:( دوشنبه...
-
چهار روز تعطیلی
سهشنبه 10 فروردین 1395 04:21
چهار روز تعطیل بود، من منتظر جواب امتحان ، استرس دارم ، کلا این اواخر استرسم خیلی بالاست ، به خاطر اوضاع نا به سامان مالی و شرایط کاری خواهر ، استرس کار خودم هم که هست ، این چهار روز کار خاصی نکردیم عملا ، همش خونه بودیم ، و زندگی روزمزه! وقتی میام بنویسم کلی حرف دارم ، شروع می کنم هیچی:(
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 فروردین 1395 11:38
٧ صبح روز تعطیل در خدمتتونم :) خواب به من نیومده ها !؟ نه !! دو روز قبل هم که تعطیل بود ، دوست پسر ساعت ٧ بیدار کرد ، نگذاشت بخوابیم ، حالا که دیروز کلی تهدید کردم که زودتر از نه بیدار نکنی ها ، یک کم دیرتر سگ رو می بریم پارک ، خودم از شش و نیم بیدارم !!! گوشی جدید ایفون رو دیدین ؟ کارایی ٦ رو داره تو قاب ٥، با قیمت...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 فروردین 1395 20:15
کلا عید و سال جدید واسه ما غربت نشینان خیلی دلگیر ! نهار نخوردم گشنم :( کادو تولد خواهر رو خریدیم . دلم سفر می خواد :( هنوز موهام رو رنگ نکردم :( دوست دارم یک مدت تنها باشم !! واستی عید هیچ کس اپ نمی کنه!؟
-
اولین پست ٩٥
پنجشنبه 5 فروردین 1395 18:25
تا دنبال رستوران بودن رو که گفتم ، شنبه به سابیدن خونه گذشت کاملا و خیلی زمان گیر بود ، تعجبم از خواهرم که من هی روزهای قبلش گفتم تمیز کنیم !! گفت حال داری ها ، خلاصه ، شنبه که ایشون کلاس داشت ، بردمش کلاس، ما رفتیم دنبال خرید یک کم و بعدش هم پارک و نون سنگک گرفتیم و رفتیم خونه دوست پسر صبحانه ، ظهر برگشتم خونه ،...
-
سب عیدی
شنبه 29 اسفند 1394 12:50
برای شب عید دنبال رستوران بودیم با توجه به اینکه دوست غیر ایرانی خواهر، همراه ما هستش ، ما مشتری یک رستوران ثابت هستیم ، پارسال عید هم اونجا بودیم ، گفت کل رستوران رو داده به یک خانواده و جا نداره اصلا ، زنگ زدیم هر چی رستوران ایرانی میشناختیم به جز یکی که محیطش خوب نیست ، هیچ کدوم جا ندادن ، یکیمون پیشنهاد رستوران...
-
اخرین روزهای سال
شنبه 29 اسفند 1394 02:37
موقعی که دو سال پیش برای بابای من یک مشکل پزشکی یهویی پیش اومد ، وقتی که ما کیلومتر ها دور بودیم ازشون ، وقتی زنگ زدم یهو فهمیدم ، یک عمل سنگین داشته ، بعد از دو روز از ای سی یو اومده بخش، تصمیم گرفته بودم دیگه واسه چیزهایی که درست میشه ناراحتی نکنم ، ولی خوب گاهی اوقات اوضاع از دستم خارج میشه و نگرانیم رو نشون میدم ،...
-
سال٩٤
شنبه 29 اسفند 1394 02:00
با همه خوبی ها و بدی هاش تموم شد . سلامتی بود! دفاع کردم ! دنبال کار جدید رفتم!(کورس هاش رو تموم کردم ، امتحان ها نه) امتحان فرانسه دادم! ایران رفتم! اقامت اپلای کردم (تا جایی پیش رفته)! تصادف داشتیم :( سفر دیگه نداشتم :( از نظر مالی سال بیخودی بود ! از نظر وزنی اول و اخر سال هم وزنم :) ورزش کردم ! رابطه با دوست پسر...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 اسفند 1394 01:47
شرمنده همه که نه کامنت گذاشتم نه کامنت جواب دادم ، فردا دو تا امتحان دارم ، دعا کنید :) تو این استرس امتحان و اینا مدارک اقامتم برگشت خورده دیشب، انقدر ناراحت بودم !!!! نمیدونستم چی کار کنم ، این وسط وقتی دوست پسر میگه بیش از حد ناراحتی ، من بیشتر هی حرص می خورم ! اصلا نمی خوام در موردش دیگه حرف بزنم !! واسه یک صفحه...
-
استیج
پنجشنبه 20 اسفند 1394 21:34
من اصلا به اینکه کی به کی رای میده کاری ندارم ، سلیقه ها فرق داره ، ولی خیلی ناراحت میشم میبینم تو پیج فریال پر فحش و ناسزاست ، جالبیش اینه اکثرا خانم هستن ، حسادت ؟ اخه این چه وضعش؟ چرا لباست باز بوده ؟ چرا عمل کردی فلان جاتو ؟ خدا رحم کرد همه تو ایران عمل می کنند ، بی خیال این بدبخت شین دیگه، دوست ندارین رای ندین !...
-
درس درس درس
پنجشنبه 20 اسفند 1394 12:50
از امروز باید بکوب برای هفته بعد درس بخونم این دو هفته هم تموم بشه یک هفته استراحت ، بعدش کار شروع میشه ، در بهترین حالت ، امیدوارم همه چی خوب پیش بره ، استرس گرفتم . دیروز شروع کردم دوباره ورزش کردن ، چرا قطع شده بود ؟ نمیدونم خورده بود به امتحانام ، بعدش هم رفته بودم یک دوره جدید خرید بودم که خیلی سخت بود، دیروز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 اسفند 1394 04:22
ما ایرانی ها فقط تو پاچه هم می کنیم ! والله ! دوست پسر مدتی بود می گفت اباژور خوشگل می خوام ، امروز تو یک گروهی دیدم خانم دست دوم گذاشته ، دوست پسر هم گفت خیلی خوشگلن ، قیمتش رو هم نوشته بود استثنایی ، گفت ١٣٠$ ، رفتم تو سایت اصلیش همون ست رو پیدا کردم ١١٩ $ ، اخه چرا باید سر همدیگه رو انقدر کلاه بگذاریم !!! واسه فردا...
-
اخر هفته و دو شنبه
دوشنبه 17 اسفند 1394 16:24
جمعه ، دوست پسر گفت ظهر زودتر میاد که نهار دور هم باشیم ، واسه همین ، ساعت دو اومد و با هم رفتیم سوشی خوردیم ، خیلی وقت بود که اصرار داشت بریم ، دیگه بوفه رفتیم ، هر چه قدر می خواستیم میتونستیم اردر بدیم ، من خیلی اشتها نداشتم ، ولی دوست پسر حسابی خورد ، البته میگیم سوشی ، ولی عملا ما ماکی و ساشیمی می خوریم، عکس هم...
-
سیستم پزشکی
شنبه 15 اسفند 1394 13:15
داشتم ویلاگ ژوانا رو میخوندم ، می خواستم نظر بدم که الته ندادم :) یادم رفت ، توجه ام جلب شد به پیشنهاد دوستان که سرما خوردی برو دکتر امپول بده زودتر خوب شی، واقعا چرا سیستم پزشکی ما اینجوریه ؟ تا حالا فکر کردین چرا وقتی یک سرما ساده می خوریم گذشته از داروهایی که خودمون خودسرانه میخوریم ، دکتر هم اگه بریم کلی انتی...
-
خونه داری
جمعه 14 اسفند 1394 15:48
پیغام ها رو جواب میدم . این هفته به جز دو شنبه به خونه داری گذشت، دوست پسر خیلی مرتب ، دوست داره خونه همیشه تمیز و مرتب باشه ، شکم پرست هم هست البته ؛) مثلا حتی از کاغذ زیاد هم رو میز تحریرم ، میگه چرا مرتب نمی کنی ! در این حد !!! از سه شنبه کم کم شروع کردم مرتب کردن ، لباس ها رو شستن ، حوله های سگ ، مرتب کردن...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 اسفند 1394 23:36
اول از همه باید بگم به خاطر دندون عزیز خیلی خیلی ناراحت شدم، با اینکه من از نزدیک نه خودش رو دیدم نه خانوادش رو ، امیدوارم خدا بهشون صبر بده فقط، من چهارتا امتحان سری اولم پاس شد، حالا باید چهارتای بعدی رو بدم ، هنوز ثبت نام نکردم البته ، منتظر یک نامه ام که بیاد ، خواهر این هفته صبح تا غروب نیستش. من هم دوشنبه رو که...
-
اخر هفته و دوست نامرد
دوشنبه 10 اسفند 1394 04:18
اخر هفته خوبی بود، قرار بود بریم خرید بوت برای دوست پسر و کفش برای من وقت نشد، جمعه شب قرار بود یک غذای معروف اینجا رو بخوریم ، که ساعت ٧-٨ رفتیم و زود هم برگشتیم ، خوب بود، یک کم تو این هوا تو صف موندیم ، اومدیم و خوابیدیم ، شنبه صبح صبحونه سبک خوردیم ، مسئول بانک اومد برای بازدید از خونه ، غروب خونه مرتب کردیم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 اسفند 1394 03:29
این سرماخوردگی هی بهتر میشه هی بدتر:( نمیدونم چرا اینجوری ؟؟ امروز صبح انقدر عصبانی شدم که دستام می لرزید ،صبح رفته بودیم دنبال کارهای اداری ، که خواهر رو مرکز شهر گذاشتم و خوش خوشان گفتم از اتوبان برنگردم ، وسط راه بودم که خواهرم زنگ زد، ما یک بسته داشتیم برای ایران که دو ماه پیش با خانم یکی از دوستام هماهنگ کرده...
-
بیکارم
پنجشنبه 6 اسفند 1394 16:38
من از اونجابی که بیکارم احتمالا مرتب پست بگذارم ، قبول دارین اکثر مردهای ایرانی موی خوبی ندارن ؟ یا کچل هستن ؛) یا موهاشون کم ؛) راستی بلیط دوست پسر که اونجوری شده بود، ایمیل زد اعتراض کرد، بهش یک پرواز مجونی به همون مقصد دادن ، بازهم میره مکزیک :) شانس هم داره ؛)
-
روز مهندس
پنجشنبه 6 اسفند 1394 12:43
روز مهندس رو با تاخیر به همه مهندس ها تبریک میگم ، از امتحان ها بگم که همون دفعه اول سه تاش پاس شد که خیلی خوب بود ، ولی چون من چهارمی رو با یک سوال فقط افتادم خیلی ناراحت بودم ، امتحان چهارم رو دیروز تکرار کردم دوباره ، الان باز هم خسته ام ؛) ولی سرما خوردم ، در حد افتضاح :((( دوست پسر هم سرما خورده !! یک خلاصه بگم :...
-
اخر هفته
دوشنبه 3 اسفند 1394 04:10
پنج شنبه خیلی روز شلوغی بود ، کلا خسته شدم ، شبش هم شام رفتیم بیرون تو برف حسابییییی، جایی که مد نظرمون بود ، بسته بود، رفتیم رستوران ایرانی دیگه که غذاش عالی بود، یک سه سالی بود اینجا نرفته بودم حداقل ، کباباش خیلی خوب بود ، برخوردشون هم بهتر شده بود ، برگشتیم و لالا، شنبه هم دوست پسر و خواهر رفتن خرید خونه که من درس...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمن 1394 16:12
کیک رو می بینید یه چیز بگین دیگه ؛)
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 بهمن 1394 12:20
بچه ها مرسی از همه اونایی که با حوصله نوشتن برای عکس ، مشکل اینجا بود که واقعا با گوشی نمی شد ، یعنی لینک رو که میگذاشتم اوکی میکردم دیگه تکون نمی خورد ، پست رمزی هم دو تا عکس فقط، یکیش گل که هیچی ، یکیش هم کیک نامبرده است که واسه سوپرایز اردر داده بودم ، هر کی هم حال کرد کیک رو ببین بگه ؛) چیز خاصی نیست ! خوب رمزش هم...
-
Suprise
جمعه 30 بهمن 1394 05:18
-
بک سوال
چهارشنبه 28 بهمن 1394 13:49
چه جوری عکس بگذارم ؟:) چرا هیچ کی نمیگه ؟؟
-
حوصله کنیم
سهشنبه 27 بهمن 1394 20:18
حوصله کنیم همه چی درست میشه !!! خسته شدم از این اوضاع ، چرا حالم گرفتست؟ چون بازهم به خاطر یک سوال افتادم ! لعنت! کسی که همه رو از رو من زده پاس شده ! عجب شانسی دارم من !!!
-
سوپرایز -ولنتاین
دوشنبه 26 بهمن 1394 02:23
اقا!!! ایران چه خبر ولنتاین ؟؟ دوستای اینستاگرام ان چنان عکس هایی میگذارن ، کف من میبره واقعا !! اخه انقدر جدی بگیری ؟! این عشق ها واقعی ؟! این شمع های شکل قلب ؟ به جان خودم رسمش فقط شکلات و یک کادو کوچیک انقدر دنگ و فنگ نداره که دیگه !!! فکر نکنین چون من جدی نمیگیرم اینو میگم ها !! کلا برام جالب ، انقدر شور می کنیم!!...
-
چرا بیدارم ؟!
یکشنبه 25 بهمن 1394 10:20
چرا بیدارم ؟ خودم هم نمیدونم، فکر کنم از گشنگی!! دیشب خیلی گشنم بود، ولی حس اینکه غذا سفارش بدم بیارن هم نداشتم ، خونه دوست پسر هستم . اینجا میشه فحش داد یا خانواده رد میشه ؟! اخه -٣٣ درجه ؟!؟ دیروز سگ رو دو دقیقه بردم بیرون ، دستمش یادم رفت ، برگشتم دم در اپارتمان ، انقذر دستام از سرما درد می کرد ، میخواستم داد بزنم...
-
کارگر خونه ام ارزوست !
شنبه 24 بهمن 1394 18:31
باورم نمیشه که خونه ای که دارم توش زندگی می کنم ، انقدر گوشه کناراش کثیف شده ، خواهرم خیلی همکاری نداره که مثلا بریزیم بیرون یهو تمیز کنیم، ولی اگه اراده کنه هم دستش خیلی تندتز از من ، هم واقعا تمیز می کنه ، دوست پسر هم اگه بخواد تمیز کنه ، من خیلی کارش رو قبول ندارم، یعنی گوشه کنار ها رو تمیز نمی کنه ، واقعا دلم یک...