خبرهای به نسبت خوب

وکیل گفته حق با شماست صاحبخونه نمیتونه هیچ غلطی بکنه، زنگ زدیم گفتیم، میگه میبرم دادگاه، گفتیم دادگاه حداقل سه ماه وقت میده دیگه بهتر از این که با تو چونه بزنیم ، حالا رفته فکراشو بکنه برگرد! با ایده های جدید دیگه !

معرفت

دیشب که دوست پسر گفت فردا باید بره دانشگاه ، بحثمون شد، گفتم حمایت نمی کنی ، حال من رو درک نمی کنی، چه قدر واسه خونه ناراحتم ، که گیر یک ادم عوضی افتادیم ! صبح با عذاب وجدان بیدار شده ، فکر کنم، اومد سگ رو برد بیرون و بعدش هم گفت که با خواهر میره وکیل که من به کارام برسم، هر چی گفتم میرم گفت نه بشین درس بخون، از جات تکون نخور تو !

صاحبخونه با تاخیر یک ماه اومده ، ان چنان پیشنهادی داده که تا اعماق سرم تیر میکشه ! امیدوارم همه چی به خیر بگذره ! 

مستاجری

امیدوارم همه خونه دار شن ! هیچ کی مستاجری نکنه ! صاحبخونه زنگ زد یهو ٤٥ مین دیگه میاد، حالا ما تو قراردادمون نوشته ٢٤ ساعت قبل خبر بده ! از اونجایی که شرقی ، ٤٥ مین زودتر میگه ! به همین قشنگی، وقتی قراردادمون تموم شد ، یعنی از یک ماه قبلش گفتیم بیا جدید امضا کنیم ، هی گفت باشه ، ولی نیومد، ولی طبق قرارداد قبلی پول رو به موقع دادیم که حرفی پیش نیاد، حالا قرار بیاد بگه چی کار کنیم ، چه قدر گرون میکنه چه قدر تمدید می کنه :((((

سوغاتی

هر بار میگیم دفعه اخر دیگه نمی خریم ! ولی اخه مگه میشه واسه صمیمی ترین دوست یا پسر دایی که مثل داداشت کادو نخرید ؟ واسه مامان بابام هم که باید حسابی بخرم ، کلا نخر نخر ، با ز می بینی کلی سوغاتی نیاز داری که بیاری ! حالا چی یخرم که هم قیمت مناسب باشه هم اندازه باشه ، هم خوششون بیاد ، هم تو ایران خوشگلترش رو نداشته باشن ( لباس های اینجا ساده و تک رنگ ) ، واقعا ادم میمونه ، بابای من به شخص جز دسته ای که اگه خوشش نیاد استفاده نمی کنه اصلا ، مثلا یک ادکلن و ساعت اینجوری شد، خوب ادم دلش میسوزه استفاده نمی کنه ! یا یک سال تی شرت گپ ، مامانم سوغات برد واسه یک پسری ، مامانش فامیل نزدیک بود، گفت جنسش خوب نبود ! گفتیم بابا لباسای اینجا عمرش کوتاه کلا !! شما باشین سوغاتی چی دوست دارین ؟ من الان واسه دوست صمیم نمیدونم چی بگیرم !! حتی مامان بابام !