روز مهندس رو با تاخیر به همه مهندس ها تبریک میگم ،
از امتحان ها بگم که همون دفعه اول سه تاش پاس شد که خیلی خوب بود ، ولی چون من چهارمی رو با یک سوال فقط افتادم خیلی ناراحت بودم ، امتحان چهارم رو دیروز تکرار کردم دوباره ، الان باز هم خسته ام ؛) ولی سرما خوردم ، در حد افتضاح :((( دوست پسر هم سرما خورده !!
یک خلاصه بگم :
دوشنبه رو به درس و مشق گذشت ، سه شنبه صبح یهو تصمیم گرفتیم بریم مرز امریکا ، خواهر کار داشت ، یک هفتاد تا رفتیم ، و برگشتیم ، رانندگی رو خیلی دوست دارم ، خیلی خوب بود ، من اینور مرز تو کافه نشستم درس خوندم تا برگشت ، دیگه برگشتیم و من درس خوندم بازهم ، نهار هم دوست پسر قیمه تو ارام پز پخته بود ، اورد خوردیم ، خیلی خوشمزه بود، البته خودش نتونست بخوره ، می گفت بوی گوشت میده :)))
دیروز رفتم امتحان رو دادم ، چون ساعت امتحانم عوض شده بود ، یک قراری تو فرودگاه داشتم که دوست پسری داوطللبانه پا شد رفت ، اقا رفتنش همان و ٥ ساعت منتظر بودن همان ، حالا نهار هم نخورده بود ، انقدر غر زد، میگم بابا برگرد من میرم ، میگه نه دیگه !! کلا سرما که می خوره این شکلی غر غرو میشه، میگم من هم سرما خوردم !! میگه من بد مریضم، نتیجش این شد که من ساعت ٨ شب پاشدم باهاش رفتم دانشگاه که چند تا کارش رو انجام بده ! تا ١٠ شب ، دیگه اعصابش اروم شد .