دیشب بحثمون شد ، بر عکس همه، میگفت بریم بیرون و من حوصله نداشتم ، میدونم تقصیر من بود یک جورایی، ولی کلا الان بهترین وقت زندگیم نیست ، یک جورایی مشکلات کوچک و بزرگ دور و برم رو پر کرده ، اصلا هم حل کردنشون دست من نیست ، زمان لازم داره و صبر، گاهی فکر می کنم کاسه صبرم لبریز شده، نمیتونم دیگه ، خدایا صدام رو میشنوی ؟ خسته ام :( یک کمکی بکن ، خواهرم منتظر جواب سه تا مصاحبه کاری ، یکیش اوکی شه دیگه واقعا :(
متٱسفانه الان خیلی از مشکلاتی که تو زندگیا هست،دست خود آدم نیست و فقط مجبوره بسپاره به گذر زمان.
امیدوارم خیلی زود مشکلاتت حل بشه و فکرت آزاد بشه....
اخ گفتی ، نذر کردم امروز یک خبر خوب بیاد!
خدا رو منشن نکردی، نوتیفیکیشین نمیره واسش!
@خدا
:)