من به عنوان یک شمالی خوابیدن با صدای بارون رو خیلیییی دوست دارم
، دیروز غروب که دوست پسر پیشنهاد بار داد،حسابی بارون گرفت ، چون نمیتونستیم از فضای بالکن بارها استفاده کنیم ، ما پیشنهاد باربیکیو تو خونه دادیم ، رفت دو مدل جوجه اماده و جگر و دل گرفت اومد که باربیکیو کردیم ، جای همگی خالی !!!
همچنان داره بارون میباره و مست این هوام ، صبح ساعت ٩ قرار داشتم ،٨:٤٥ بیدار شدم ، صبحونه نخورده ، اومدم دنبال مامان بابای دوست پسر بریم خرید جایی که دوست دارن ، قول دادن تند خرید می کنند :)))) می خوام برم خونه کلی کار دارم ، الانم تو ماشین نشستم ، نمیدونم چرا نمیان !!
وای دلم کباب خوااااست :))
جات خالی حسابی
چه دخملی که مهمون نوازی می کنه. بارون همه جوره خوبه. اصن صداش یه سمفونی باحاله...
اره اخ گفتی فقط با صداش بخوابی:)
دهه تو هم می رفتی خرید خب...
به عنوان یه شمالی چقدر درک می کنم این حس خوبت به بارون رو؛)
اره درک می کنی :) چه مزه ای میده :)
عه شمالی بودی خودتو لو نمیدادی
بعله بارون دلچسبه
الان میان عجله نکن
اره نکتش رو گرفتی :)
اون تیکه آخر که نوشتی الانم تو ماشین نشستم ، نمیدونم چرا نمیان!! من و یاد استاتوس های توییتری انداخت
+ یه شمالی هرجای دنیا که باشه بازم با دیدن بارون سر شوق میاد
اره واقعا :) چه باحال توصیف کردی :)