استراحت

قرار بود برم افیس! 

از دیروز دارم فکر می کنم چرا انقدر استرس دارم ، تصمیم گرفتم خونه بمونم خونه رو مرتب کنم با توجه به اینکه فردا هم کلاس دارم، امروز رو به خودم استراحت کامل بدم 


پریشب که خیلی ناراحت بودم، زنگ زدم به دوستم، نزدیک خونه ما بود ، تو یک کافه گفت منتظر میمونم قرارت تموم شه بیای، نشستم تو ماشینش ، حرف خاصی نزدیم، همدیگه رو نگاه کردیم و گفت معلوم چه قدر ناراحتی بی خیال شو، قرارداد من که رو هواست میدونی سالی چه قدر ! همین دیگه ، بعد از اینکه نیم ساعت فقط دستم رو گرفت و همدیگه رو نگاه کردیم ، وسطش چند تا غر هم من زدم ، خداحافظی کردیم ، ولی دو بار بعدش مسیج دادم گفتم مرسی از اینکه منتظر موندی ، همدیگه رو دیدیم ، شاید هودش هم درک نکرد چه قدر ناراحت و داغون بودم و چه قدر نیاز داشتم یکی دیگه باشه 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.