گفتم از بچه متنفرم :) ؟ حتی موقعی که سگمون اومد، حس این رو داشتم که دست و پام رو گرفته ، تا دو سه ماه عصبی بودم !!
صبح رفتم ماشین سواری و با نون سنگک تازه برگشتم :)
دوست پسر اشپزخونه رو یک کم جمع و جور کرد ، ولی اخ من حرص می خورم وقتی داره ظرف میشوره خیس میشه کابینت ها! اخرش همه جا رو خشک می کنه ها، ولی کلا مدل من کار نمی کنه :)))
برم بدرسم
بچه گوگوله
باز خوبه همونو میشوره
اره والله :)
سلام عزیزم،خوبی؟
چقدر تو این چند تا پست آخرت بی حوصله بودی دختر!
طفلی دوس پسر اینهمه مواظبته و کمکت میکنه.
این بالا و پایینها همیشه هست.من خودمم گاهی بی دلیل از همهچی خسته میشم!نگران نباش گلم،زود خوب میشی!بووووووس
من بدی های دوست پسر رو نمیگم هیچ وقت، ولی فشار درس هام خیلی زیاد ، واقعا کلافه کنندست :)