هفته پیش کسی فهمید که تو راه هستم یا نه ء؟ ٦ روزی هست که خارج رو ترک کردم ، حرف واسه گفتن بسی زیاد هستش ، ولی خوب اولا از اینترنت اینجا خیلی شاکی ام ، دوما از معده دردی که بی سابقه است ، که از خواب بیدارم کردش الان ، نمیدونم چی کار کنم ، اگه اونجا بود پیش به سوی داروخونه ، یا زنگ میزدم دوست پسر ، اینجا مامان بابا خوابن ، نمی خوام بیدارشون کنم ، مطمئن نیستم که اینجا اون قدر امن باشه که تنهایی پاشم ساعت ١ شب برم بیرون ،
شهر ما که امنه سابقه داره من رفته باشم. از خونه ی دوستامم اکثرا دوی شب برمیگردم:| :دی
مگهان، شهر ما هم امن به نظرم ، ولی شهر شما رو عشق :)
زیاد به خودت سخت نگیر روزها میگذره
بله :)
به به خوش اومدی عزیزم!
دیدم چند روزه نیستی،نگو در راه عزیمت به وطن بودی!
هنوز از راه نرسیده هم که مریضی من بهت سرایت کرده!نکنه همین دور و برای منی؟!!!
حیف دیگه اخراش:(
رسیدن بخیر خانم
مرسی عزیزم :)
عززیز دلم رسیدنت بخیر.... پاقدمت خوب بوده حسابی هوایی برامون آوردی محشر...
فدات بشم :) فکر کن ما فقط بوت و پالتو اوردیم :)