رفتیم شام بیرون و شرابی زدیم و برگشتیم ، خدا رو شکر سگ هم چند ساعتی خونه میمونه ؛) بعد از این همه تلاشی که  کردیم ، تصمیم دارم فردا چند مدل غذای ایرانی بپزم ، خیلی وقت پلو ، خورشت حسابی نخوردیم :(

نظرات 2 + ارسال نظر
مجتبی سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 08:43

قبلا گفتی مکزیکی

دوست پسر ، نه !!

مهناز یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 10:47 http://www.1zan-moteahel.blogsky.com

پیشاپیش پلو و خورش نوووش جونتون
راستی یادم نیس گفته بودی یا نه،دوس پسرتم ایرانیه؟

اره ایرانی :)قربونت :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.